لاله خونین رخ این آتشین صحرا منم
غنچه عطشان که سوزد بر لب دریا منم
میبرد همراه قرآن ، سوی میدانم پدر
چون که عترت را ، به قرآن ، مختصر معنی منم
اشک ریزد مادرم ، از دیدن لبخند من
غنچه خندان که شد پرپر درین صحرا منم
من که یا رب میشدم سیراب ، از یک جرعه آب
کشته ی لب تشنه ی بی شیر عاشورا منم
آن که در دست پدر ، جان داده در میدان جنگ
پیش چشم مادر غمدیده اش ، تنها منم
ختم شد با نام من ، طومار اصحاب حسین
چون به اسناد شهادت ، مختصر امضاء منم
میرود برنی سرم ، تا شام ، همراه رباب
اصغرم ، با اکبر اما همره و همپا منم
کس نکشته کودک ششماهه معصوم را
در شهادت ، یادگار محسن زهرا منم
قلب ثاراله منم ، ز آن قبر من شد سینه اش
آن که دارد مدفنی والاتر از والا منم
هر کسی گرید ?حسانا? از غم امروز من
خود رهایی بخش او ، از آتش فردا منم
تاریخ : جمعه 90/9/11 | 1:41 عصر | نویسنده : | نظرات ()